یادداشت سردبیر

سخن سردبیر

نویسنده

استاد بازنشسته مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس

چکیده

سیل فاجعه آمیز پنجم فروردین 1398 شیراز، و سیل هایی که در بسیاری از استان های کشورمان در همان ماه روان گشت، بار دیگر یادآور این اصل پذیرفته شده است که باید به هر بخش از سرزمین به گونه ی آبخیز، و به هر آبخیز، به گفته ی نگریست و آن را بخردانه، یا به دیگر عبارت به صورتی پایدار مدیریت کرد. هرچند » دیده ی تحقیق « سعدی شیرازی، به بیشتر اقدام های آبخیزداری در دهه ی 1340 و حتی چند دهه پس از آن برای کاهش رسوب گیری آبگیر سدها و افزودن عمر سودمند آنها بوده است، خوشبختانه با فزونی دانش دست اندرکاران، و به ویژه بهادادن به پژوهش های آبخیزداری، اکنون هر آبخیز یک سامانه ی پویا در نظر گرفته شده، و برای آن طرحی جامع تهیه می گردد. شایان یاد آوری است که دگرگونی های اقلیمی، که به تغییر روندهای بارندگی و خشکسالی منجر می شود، به گمان غالب در ایجاد و شدت یافتن سیل های روان گشته از آبخیزها تأثیر دارد، یافته یی که برخی انگاره های به ظاهر تأیید شده را به پرسش خواهد کشید. اگر به گونه ای بنیادین به مدیریت سیلاب بنگریم دو دید کلی خودنمائی می کنند: چگونه با کمترین کوشش و بیشترین دید مهندسی(؛ با چه تمهیداتی این تهدید را به ( » از شر آن در امان بمانیم «، سرعت، از تلفات و زیان های سیل بکاهیم دید آبخیزداری(. این دیدگاه ( » و از نقمت نعمت، از زحمت رحمت، و از عذاب عذب به دست آوریم « فرصت تبدیل کنیم مهم به ویژه در سرزمین کم آب ما، که با خشک سالی های دراز هنگام و پی درپی دست به گریبان است بخردانه تر از گزینه ی » گزارش کارشناسی بررسی علل و عوامل وقوع سیل پنجم فروردین ماه 1398 دروازه قرآن شیراز « . دیگر به نظر می رسد که به صورتی مستدل و موشکافانه به وسیله ی کانون کارشناسان دادگستری استان فارس ) 25 خرداد 1398 ( تهیه شده، به نقش مثبت یکی از کارهای مرسوم آبخیزداری، درخت کاری در پادگانه های تراز و برپایی بندهای بازدارنده، اشاره می نماید:
از مهم ترین و مؤثرترین اقدامات شهرداری شیراز طی سنوات گذشته در حوضه آبخیز دروازه قرآن، جنگل کاری به ویژه دربخش شرقی حوضه آبخیز بوده است که این اقدام سبب کاهش مقدار رواناب در محدوده مذکور شده است. همچنین ده مورد بند کنترلی)چک دم(به صورت خشکه چین با مصالح سنگ لاشه در یکی از زیر حوزه های شرقی مسیل اصلی نیز احداث گردیده، که این امر درحین بارندگی پنجم فروردین 98 درحوزه آبخیزمورد نظر، موجب مهار بخشی از رواناب زیر حوزه مذکور شده است. پرکردن مسیل پایاب دروازه ی قرآن به منظور خیابان کشی، سیلابی را که پیشتر به آبیاری سیلابی موستان های سیل آباد « گفتنی است که .» و تغذیه ی طبیعی آبخوان)های( آن می رسید، به مرگ آفرین 22 نفر )آمار پزشکی قانونی( تبدیل شد. شوربختانه اندرز همشهری اندیشمندمان سعدی شیرازی را به هیچ گرفته ایم :
ای آن که خانه بر ره سیلاب کرده ای برخاک رودخانه نباشد معولی
و از آن فراگیرتر:
ویلیام بل کی ) 1752 تا 1827 میلادی(. .» برای سروری بر طبیعت، باید برده آن بود «
امیداست این رخدادهای عبر ت انگیز دیدگان ما را بیشتر گشوده باشد و چند واحد درس آبخیزداری/آبخوان داری را بر برنامه های آموزشی دانشکده های مهندسی عمران بیافزاییم.
سید آهنگ کوثر

عنوان مقاله [English]

Editor-in-Chief's Note

نویسنده [English]

  • Seyed Ahangh Kowsar
Emeritus Professor, Soil Conservation and Watershed Management Research Department, Fars Agricultural and Natural Resources Research and Education Center, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Shiraz, Iran
چکیده [English]

The catastrophic flooding of Shiraz on 25 March 2019 downstream of the Qurân Gate, which resulted in the mournful death of 22 and untold financial damages, and also numerous deluges later in many Iranian provinces with upwards of 73 deaths due to drowning or collapse of residences, urges the decision-makers to consider every single stretch of land as a catchment and plan the infrastructures on it accordingly. This task requires planning from the perspective of seasoned watershed managers. Sustainable management of marginal drylands, which form some 90% of the present day Iranian Plateau, should be the most important objective of urban and rural developers if the safety and security of their occupants are expected. The utmost objective of watershed management in the 1960s was soil conservation upstream of the large dams constructed with the technical know-how of international experts. This was done to elongate the economic life of the dams and their appurtenances. It is fortunate that the new crop of watershed mangers is intent on taking an integrated approach toward solving problems. They, therefor, contemplates technical practicability, environmental soundness, financial feasibility and social acceptability in planning watershed rehabilitation by being up-to-date on the latest proven results published in scientific journals. Obviously, a paradigm shift in watershed management strategies seems necessary in the context of climate change, particularly with respect to unprecedented droughts and downpours. The question is: How to plan?
There are two schools of thought about how to mitigate flood damage. The commonly practiced engineering approach is to dam or channelize the flood. As the first alternative is very expensive and time consuming, safe water-conveyance systems are designed and constructed to get rid of the flood and decrease its damage and casualties. The watershed management approach is how to conserve soil and water by keeping as much of the runoff as possible on land encouraging vegetative cover establishment as well as the artificial recharge of groundwater if suitable areas are accessible. This alternative turns a challenge into an opportunity, particularly in a country facing a water crisis. Fortunately, this has been brought to the attention of a group of experts appointed by the Society of Legal Experts of the Province of Fars, which had been commissioned by the Islamic Body of Consultation of the City of Shiraz:
"Of the most importance and of utmost efficiency for flood-damage mitigation implemented by the Shiraz Municipality on the Qurân Watershed through bygone years is tree planting [on level terraces], especially on its eastern flank, and installation of 10 masonry check dams on one of the eastern sub-catchments that contributes runoff to the primary waterway. These have effectively controlled the runoff from that [particular] expanse."(Stamped by the seal of the Society of Legal Experts of the Province of Fars)''. Filling up a ravine that safely conducted the Qurân Gate floods to the vineyards of Sail Abad (Flood Ville in Farsi) and recharged its aquifers in order to widen the previously narrow highway resulted in a disaster unbecoming of Shiraz. It is ironic that our beloved poet Saádi (1209-1295) had warned us centuries in advance:
"Oh you, who have built a house on a floodway; the riverbed does not make a competent foundation".
And more to the point, "To rule the nature, you have to obey it". William Blake (1752-1827).
We do hope that our civil engineers have learned a hard lesson, and the colleges of engineering will include appropriate courses on watershed/aquifer management practices in their curricula.
Seyed Ahangh Kowsar